گزارشی از یک کتاب | "۲۰۳۰" رویکرد غربگرایان علیه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بررسی ابعاد مختلف اسناد استعماری یکی از مسائلی است که مورد توجه کشورهای استقلالطلب و آزادی خواه است. بعد از پررنگ شدن مسئله سند 2030 در کشورمان، واکنش رهبر انقلاب از سویی و برخورد تأمل برانگیز رئیس جمهور از سوی دیگر سبب شد تا کتاب نقد علمی بر سند 2030 توسط سیدمحمدحسین راجی و نویسندگان دیگر نوشته شود که توسط انتشارات کتابستان ماجد منتشر شد.
این کتاب در هفت فصل به بررسی سند 2030 پرداخته است. نویسنده در مقدمه کتاب متذکر میشود که جریان توسعهگرای داخلی در کتابی با نام الزامات سیاست خارجی توسعهگرا معتقد بود که اگر قرار است ایران طی بیست ساله آینده به قدرت اول اقتصادی در منطقه جنوب غربی آسیا تبدیل گردد به ناچار باید با نظام بینالمللی تعامل مصالحهجویانه داشته باشد، هرچند از نظر اخلاقی و وجدانی ممکن است این امر، تلخ و دردناک به نظر برسد.
این سند با 8 بند قرار بود مبنای عمل باشد و اجرایی شود و در سال 2015 سازمان ملل به ریاست آقای بان کی مون گزارش اجرا شدن اهداف توسعه هزاره را منتشر کرد. البته این برنامه در بخشهایی موفق و در بخشهای دیگر ناموفق بود. یعنی ابتدا قرار بود از سال 2000 تا 2015 اجرایی شود ولی دوباره به سال 2030 تغییر زمان پیدا کرد.
فصل اول: اشکالات حقوقی سند 2030
مسئله تحفظ ناسازگاری برخی مفاهیم و گزارههای این اسناد با باورها، احکام و فرهنگ اسلامی است. این اتفاق باعث شد تا مسئولین محترم در فرآیند پذیرش سند «آموزش 2030» نسبت به بخشهایی واکنش داشته باشند. آن بخشها مطالبی است که در تعارض با قوانین، باورهای دینی و ارزشهای فرهنگی کشور است،
باید این را توجه داشت که حق تحفظ در صورتی معتبر و معقول است که با هدف و مقصود اساسی سند و روح کلی آن در تعارض نباشد. حال آنکه مخالفت این سند با ارزشها و احکام اسلامی در موارد قابل توجهی در سطح اهداف و مقاصد سیاسی و راهبردهای کلان آن است.
تحفظ کلی یک شعار بدون پشتوان عملی
تجربه جمهوری اسلامی نشان داده که چنین اعلام تحفظ کلی، مورد اعتراض کشورهای غربی بوده و زمینه را برای فشار از جانب این نهادها فراهم میآورد. نویسنده پرسشی را مطرح میکند که چرا موارد تحفظ و ملاحظه به صورت شفاف نه در یادداشتهای منتقل شده به یونسکو و نه حتی در تدوین چارچوب عمل ملی مشخص نگردیده است؟
در فصل دوم به مفهوم شناسی اجزای سند 2030 پرداخته میشود و تمام عبارات مرتبط را نسبت به یکدیگر بررسی و اصلاح میکنند. فصل سوم تبلور 2030 در کشورهای مشهور به توسعهیافتگی است. در این فصل تلاش شده است تا مشکلاتی جدی که امروز آمریکا با آن درگیر است و جوامع بینالمللی آن را به عنوان الگو مطرح و مشخص میکنند، به صورت مستند و اساسی آورده شده است تا مخاطبین محترم شاهد باشند که چگونه قاطر را رنگ کرده و به جای گنجشک به کشورهای مختلف حقنه میکنند.
فصل چهارم قصد دارد تا نگاهی گذرا به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش داشته باشد و در فصل پنجم نگاهی گذرا به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت به عنوان جایگزین مناسب شعار سند 2030، توسعه پایدار میتواند اجرا شود.
در فصل ششم به تضادهای آشکار سند 2030 با اصول قرآنی میپردازد. در این فصل به قواعد فقهی که با اجرای سند 2030 در کشور، نقض میشود؛ اشاره میشود. از طرفی نیز به سیره علما در مقابله با قراردادهای استعماری اشاره شده است. مبارزه امام خمینی با کاپیتولاسیون، مرحوم میرزای شیرازی، آیت الله بروجردی و ... گوشهای تاریخ مبارزه با استعمار را به تصویر کشیده است و این را ثابت میکند که قراردادهای استعماری در طول تاریخ همواره است، فقط رنگ عوض میکند.
کودکان در غرب با آموزش جنسی به کجا رسیدند؟
فصل هفتم نقدی بر آموزش جنسی کودکان و جایگاه خانواده در غرب است. در سند 2030، شش هدف جزئی با عنوان دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی همه زنان و دختران دارد. در این اهداف اشاره میشود که همه اقدامات زیان بار مانند ازدواج کودکان، ازدواج در سنین بسیار پائین و ختنه زنان باید ریشهکن شود.
تضمین مشارکت کامل و موثر زنان و در اختیار قرار دادن فرصتهای برابر با مردان برای انتصاب به مسئولیتهای بسیار بالا در همه سطوح تصمیمگیری در حوزههای سیاسی، اقتصادی و همچنین در زندگی عمومی.
ضمانت دسترسی جهانی به بهداشت باروری و جنسی و دسترسی به حقوق باروری در راستای توافقهای انجام شده در جریان کنفرانس بین المللی جمعیت، توسعه و اعلامیه و برنامه «اقدام پکن» برمبنای اسناد نهایی به دست آمده از کنفرانسهای بازنگری برگزار شده در این رابطه.
برخی ابعاد حقوقی درباره مسئله زن همچون آثار سوء تک حضانتی مادر بر فرزندان در غرب مطرح بوده است. طبق چیزی که در کتاب به صورت مستند از آمارهای جهانی برای آمریکا آورده، گواه آن است که بیش از 85 درصد جوانانی که در زندانها به سر میبرند، در خانههای بی پدر بزرگ شدهاند. 63 درصد از خودکشیهای جوانان به دلیل حضور نداشتن فیزیکی و پویای پدر در منزل است و نکته تاسف آور تبلیغات وسیع غربگرایان بر ضد خانواده است که در این سالها به شدت دیده میشود.
نویسنده در انتها تلاش کرده است تا با پیوستی به بررسی ابعاد زیانبار تراریخته نیز اشاره کند. این کتاب به صورت مستند از آمارهای جهانی تمام مسائل گوناگونی که درباره آثار مثبت اجرای سند 2030 در کشور گفته میشود را خط میزند و سعی دارد تا با نگاهی مثبت خط تخریب غربگرایان و وابستگان خارجی غربزده علیه الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت را نشان دهد و ثابت نماید که الگوهای جایگزین داخلی میتواند به خوبی کارها را جلو ببرد و هیچ نیاز به حضور غربیها و غربگرایان در کشور نیست./۹۱۸/ز۵۰۳/س
علی اصغر سیاحت هویدا